سراي بي دل

اونکه می گفت یه عمری بات رفیقم نگفت بهم ؛ که بند ؛ به بند ِ کیفمتا سود ِ من توو جیب اون جاری بودنگفت که من ؛ بشکه ؛ یا اینکه قیفموقتی که نوبت به تلافی رسیدمی گفت ببین؟ یه بره ی نحیفم !هزار تا بوسیدمش و صفا کردتا خواست ببوسه ؛ گفت بهم ؛ کثیفم !صد دفه گفت کاکتوسی و منم گلسمباده بود تنش ؛ ندید لطیفم خیلی می نازی تو به مال دنیات ؟باشه بناز ؛ حالا که من ضعیفمیه روز دلت تنگ میشه واسه ی من وقتی که دیر میشه ؛ و من عتیقم ...حبیب اوجاری1401.11.11 سراي بي دل...

خیلی سخته یه عمر برای شادی بچه هاتحتی شده با دلی پر خون بزنی و برقصیشادی بکنی که دنیای کودکیشون غمگین نباشهاما اونا تا بزرگ بشن ساز مخالف با تو رو کوک کننو بجای شاد کردن دل پیر تو تتمه ی دلبستگیت بهزندگی و دنیا رو ازت بگیرن و با بدترین شکل ممکنتنهات بزارن و برن پی هوا و هوس های خودشونراستی کی گفته که آلزایمر فقط مختص افراد سن بالاست؟یعنی رضایت من برای عاقبت به خیری و زندگی خوب اونهاهیچ نقشی نداره و نخواهد داشت ؟؟؟ بقول حسین پناهی مرحوم:اون همه افسانه و افسون ولش؟؟ این دل پر خون ولش ؟؟ سراي بي دل...

.خیلی سخته یه عمر برای شادی بچه هاتحتی شده با دلی پر خون بزنی و برقصیشادی بکنی که دنیای کودکیشون غمگین نباشهاما اونا تا بزرگ بشن ساز مخالف با تو رو کوک کننو بجای شاد کردن دل پیر تو تتمه ی دلبستگیت بهزندگی و دنیا رو ازت بگیرن و با بدترین شکل ممکنتنهات بزارن و برن پی هوا و هوس های خودشونراستی کی گفته که آلزایمر فقط مختص افراد سن بالاست؟یعنی رضایت من برای عاقبت به خیری و زندگی خوب اونهاهیچ نقشی نداره و نخواهد داشت ؟؟؟ بقول حسین پناهی مرحوم:اون همه افسانه و افسون ولش؟؟ این دل پر خون ولش ؟؟ سراي بي دل...